کد خبر: ٣١٨٢٧   نسخه چاپی  
  • تاریخ درج خبر:1403/10/19-٠٠:٣٣

احمد امیری

 

سریال "گردن‌زنی"، یکی از تازه‌ترین محصولات شبکه نمایش خانگی، با هدفی جاه‌طلبانه پا به عرصه گذاشته است: روایت داستانی تاریخی با مضامینی همچون قدرت، خشونت و عدالت. این اثر، به‌وضوح تلاش دارد تا با بهره‌گیری از فضای بازتر شبکه نمایش خانگی، اثری متفاوت خلق کند که بتواند جای خود را در میان مخاطبان تثبیت کند. با این حال، آیا "گردن‌زنی" توانسته به اهداف خود دست پیدا کند؟
یکی از نقاط برجسته سریال، فضاسازی سنگین و توجه به جزئیات بصری است. طراحی صحنه و لباس، نورپردازی‌های حساب‌شده و تلاش برای بازسازی یک دوره تاریخی خاص، از همان ابتدا مخاطب را به دنیایی متفاوت دعوت می‌کند. این جنبه از سریال، به‌ویژه برای مخاطبانی که به آثار تاریخی علاقه‌مند هستند، نقطه قوتی قابل‌توجه محسوب می‌شود. سازندگان توانسته‌اند فضایی خلق کنند که در آن تضاد میان شکوه ظاهری و خشونت باطنی قدرت به‌خوبی به تصویر کشیده شود.
اما مشکل اصلی "گردن‌زنی" در روایت آن نهفته است. سریال تلاش می‌کند چندین خط داستانی موازی را به‌طور همزمان پیش ببرد، اما این چندلایگی گاه به انسجام داستان لطمه می‌زند. روایت، به‌ویژه در بخش‌های میانی و پایانی، دچار پراکندگی می‌شود و از عمق کافی برخوردار نیست. درام تاریخی به انسجام و پیوستگی روایت وابسته است و این ضعف، باعث می‌شود پیام‌های اثر به‌خوبی به مخاطب منتقل نشود.
نکته دیگری که نمی‌توان نادیده گرفت، استفاده مکرر از خشونت در سریال است. اگرچه نمایش خشونت، به‌ویژه در داستان‌های تاریخی، می‌تواند بخشی از واقعیت دوره موردنظر باشد، اما در "گردن‌زنی"، این عنصر گاه جنبه‌ای تزئینی پیدا می‌کند. صحنه‌های خشونت‌آمیز، به‌جای آن‌که به پیشبرد داستان یا شخصیت‌پردازی کمک کنند، بیشتر برای ایجاد شوک و جلب توجه طراحی شده‌اند. این شیوه، ممکن است در ابتدا تأثیرگذار به نظر برسد، اما در طولانی‌مدت مخاطب را از درگیر شدن با داستان بازمی‌دارد.
شخصیت‌پردازی نیز از دیگر چالش‌های این اثر است. برخی شخصیت‌ها، به‌ویژه شخصیت‌های اصلی، از عمق کافی برخوردار نیستند و انگیزه‌های آن‌ها برای مخاطب قابل‌درک نمی‌شود. شخصیت‌های منفی، اغلب به‌عنوان نماد شر مطلق معرفی می‌شوند و کمتر به لایه‌های درونی آن‌ها پرداخته می‌شود. در مقابل، شخصیت‌های مثبت نیز گاه بیش از حد ایدئالیزه شده‌اند که این امر از باورپذیری آن‌ها می‌کاهد.
با وجود این کاستی‌ها، سریال "گردن‌زنی" تلاش قابل‌توجهی برای عبور از کلیشه‌های رایج داشته است. انتخاب موضوعی تاریخی و تلاش برای ایجاد فضایی متفاوت، نشان‌دهنده جسارت سازندگان است. با این حال، به نظر می‌رسد که این اثر در بهره‌گیری از ظرفیت‌های شبکه نمایش خانگی، به‌ویژه در روایت و شخصیت‌پردازی، نتوانسته به‌طور کامل موفق عمل کند.
"گردن‌زنی" را می‌توان به‌عنوان نمونه‌ای از اثری دانست که در تلاش برای متفاوت بودن، گاه از پرداختن به جزئیات ضروری غافل شده است. این سریال نشان می‌دهد که آزادی عمل در شبکه نمایش خانگی، اگر با انسجام در روایت و عمق در شخصیت‌پردازی همراه نشود، نمی‌تواند به خلق اثری ماندگار منجر شود. با این حال، باید به سازندگان این اثر فرصت داد تا در آثار آینده، از تجربیات "گردن‌زنی" استفاده کنند و اثری پخته‌تر ارائه دهند که بتواند هم مخاطب را سرگرم کند و هم پیام‌های عمیقی منتقل کند. 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج